آغوش باران

طنز-مطالب جالب -داستانهای خواندنی و دانلود

آغوش باران

طنز-مطالب جالب -داستانهای خواندنی و دانلود

فرق مهندس و مدیر در ایران

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:

"ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"


مرد روی زمین:

"بله، شما در ارتفاع حدوداً ۷ متری در طول جغرافیایی " ۱٨'۲۴ﹾ۸۷ و عرض جغرافیایی "۴۱'۲۱ﹾ ۳۷ هستید."

مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید!

ادامه مطلب ...

آهنگ چیزی شده(مبارک باشه2)با صدای 2اف ام

  

 

دانلود آهنگ چیزی شده(مبارک باشه2)با صدای 

 

 

 2fm   

 

 

برای شما گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد دوستانم

 

 

 

 

http://s1.picofile.com/goza/Music/2fm.mp3.html

خیر بیبینی این شب چله مادر !

شب سردی بود ، پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن ، شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت ، پیرزن باخودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه ،  رفت نزدیک تر ،  چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود ،  با خودش گفت چه خوبه سالم ترهاشو ببره خونه ، میتونست قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنه وبقیه رو بده به بچه هاش

ادامه مطلب ...

این است مردانگی ! ...

این است مردانگی ! ...
 


او دزدى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند.
روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند.
در حین صحبتهاشان گفتند: چرا ما همیشه با فقرا و آدمهایى معمولى سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟!
بیائید این بار خود را به خزانه سلطان بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد.

البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها ...

ادامه مطلب ...

طنز الاغ

می گویند مردی روستایی با چند 

 

 الاغش 

 

 

 وارد شهر شد. هنگامی که کارش  

 

 

تمام  

 

شد و خواست به روستا بازگردد، الاغ 

 

 ها 

 

 را سرشماری کرد 

ادامه مطلب ...

شاید فردا دیر باشد

شاید فردا دیر باشد

 

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق  کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قرار دهند .

 

سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هرکدام از همکلاسی هایشان بگویند ،

ادامه مطلب ...

متن مصاحبه همشهری جوان با یک زن ذلیل

بله درست شنیدید!

دیروز با همشهری جوان یک مصاحبه تلفنی داشتمنیشخند

نمیدونستم اینقدر معروف شدم که رو موبایلم زنگ بزنن!

البته خیلی طولانی نبود... خب این هم متن کامل مصاحبه تلفنی یک زن ذلیل با همشهری جوان!


دیریرینگگگگ....دیریریرینگگگگ (تلفن داره زنگ میخوره و من با خودم میگم یعنی کی میتونه باشه این موقع روز؟!)

زذ: بله؟

همشهری جوان: سلام آقا (خیلی هم پرانرژی و قبراق!)

زذ: سلام خانم بفرمایید

ادامه مطلب ...

منشورنویسی اما نه از نوع کوروش 18+

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , در وبلاگ

اول از همه بندهای این منشور:

 

تصاویر جدید زیباسازی

 

· هر بازیکنی فحش خواهر مادر به بازیکن دیگر یا تماشاگر بدهد مشمول بند خاطیان فحش خاله شده و می بایست در عوض و جهت تنبه هر چه بیشتر، به وی فحش عمه داده شود.

· هر بازیکنی که با مربی خودش درگیر شود و او را ضرب و جرح کند مشمول بند مربوط به مربیان بی عرضه شده و از هر گونه عقوبتی معاف می باشد. در عوض مربی بی عرضه ای که از بازیکن خود کتک خورده است بین یک تا سه فصل از همراهی تیمش محروم خواهد بود.

· هر داوری که از وی اشتباه عمد فاحشی سر بزند مشمول بند داوران حمایت شده می شود و مسئول کمیته داوران می بایست در یک مصاحبه علنی ضمن حمایت از وی، اشتباه رخ داده شده را به مربی، بازیکن، زمین، تماشاگر و یا هر عامل دیگری به غیر از داور خاطی نسبت دهد.

ادامه مطلب ...

مردی به همسرش این گونه نوشت

مردی به همسرش این گونه نوشت:
> عزیزم این ماه حقوقم را نمی توانم برایت بفرستم به جایش 100 بوسه برایت
فرستادم.

عشق تو

همسرش بعد از چند روز اینجوری جواب داد:

عزیزم از اینکه 100 بوس برام فرستادی نهایت تشکر را می کنم.ریز هزینه ها:
>
> 1.با شیر فروش به 2 بوس به توافق رسیدیم.
>
> 2.با معلم مدرسه بچه ها با 7 بوس به توافق رسیدیم.
>
> 3..صاحب خانه هر روز می اید و 2-3 بوس از من می گیرد.
>
> 4.با سوپر مارکتی فقط با بوس به توافق نرسیدیم بنابرین من آیتم های دیگری به او
> دادم.
>
> 5.سایر موارد 40 بوس.
>
> نگران من نباش…هنوز 35 بوس دیگر برایم باقی مانده که امیدوارم بتونم تا آخر این
> ماه با اون سر کنم

مثلث بحران

مثلث بحران  

 

مردان قبلیه سرخ پوست از رییس جدید می پرسن: «آیا  

 

زمستان سختی در پیش است؟»
 

رییس جوان قبیله که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشت،  

 

جواب میده «برید هیزم تهیه کنید» بعد میره به سازمان  

 

هواشناسی کشور زنگ میزنه: «آقا امسال زمستون  

 

سردی در پیشه؟»

 

ادامه مطلب ...