آغوش باران

طنز-مطالب جالب -داستانهای خواندنی و دانلود

آغوش باران

طنز-مطالب جالب -داستانهای خواندنی و دانلود

فرق مهندس و مدیر در ایران

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:

"ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"


مرد روی زمین:

"بله، شما در ارتفاع حدوداً ۷ متری در طول جغرافیایی " ۱٨'۲۴ﹾ۸۷ و عرض جغرافیایی "۴۱'۲۱ﹾ ۳۷ هستید."

مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید!




مرد روی زمین : بله، از کجا فهمیدید؟


مرد بالن سوار :

"چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"



مرد روی زمین : شما باید مدیر باشید.


مرد بالن سوار : بله، از کجا فهمیدید؟


مرد روی زمین :

چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهید بروید. قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند. اطلاعات دقیق هم به دردتان نمیخورد!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ابوالفضل شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:34 ق.ظ http://mosed.blogsky.com/

داداش محمدرضا اینو خوب اومدی
کارمندای مثل من اینو خوب میفهمن

امین چهارشنبه 5 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:52 ب.ظ http://robefarda.blogsky.com

سلام.خسه نباشی.
به من هم سر بزن.مرسی...

http://robefarda.blogsky.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد